سه شنبه, 01 خرداد 1403
You are here:

انتخاب قالب

اطلاعات سایت

اعضا : 5619
محتوا : 302
بازدیدهای محتوا : 1168874

اوقات شرعی



جستجو

Loading
الگوی پیشرفت و اسلامی‌سازی علوم انسانی PDF

متن حاضر مقاله حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسین میرمعزی است که در اولین نشست اندیشه‌های راهبردی در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی قرائت شد:

 

مفهوم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت 
این مفهوم با تبیین چهار مطلب به خوبی روشن می‌شود: مفهوم پیشرفت، مفهوم الگو، وجه اسلامیت الگو و وجه ایرانیت آن.
پیشرفت در تعریفی عام عبارت است از فرآیند حركت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب. این تعریف در همه مكتب‌ها با بینش‌ها و ارزش‌های متفاوت صحیح است و اختلاف مكاتب در چگونگی تحلیل وضعیت موجود یا تبیین وضعیت مطلوب یا راهبردهای تغییر ظاهر می‌شود.

الگو به مجموعه نظام‌مندی از مفاهیم، اصول موضوعه و قوانین اطلاق می‌شود كه در یك ساختار منطقی برای توضیح و تفسیر یك سیستم از موجودات تكوینی، پدیده‌ها، روش‌ها، فرآیند‌ها، تئوری‌ها و نظریات ارائه می‌گردد.

در یك تقسیم‌بندی كلی الگوها به دو دسته توصیفی و هنجاری تقسیم می‌شوند. الگوهای توصیفی به توصیف یك امر موجود می‌پردازند و الگوهای هنجاری آنچه كه باید انجام شود را توضیح می‌دهند.
تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت براساس ظرفیت علمی موجود در كوتاه‌مدت، تنها اقدام عملی ممكن و لازم است. اما بسنده كردن به این الگو و عدم برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت برای دستیابی روشمند به الگوی كامل و خالص اسلامی ایرانی پیشرفت اشتباه است.

بر این اساس الگوی پیشرفت یك الگوی تئوری است؛ یعنی مجموعه نظام‌مندی از مفاهیم، اصول موضوعه، قوانین و راهبردها است كه در ساختاری منطقی وضعیت موجود را تحلیل، وضعیت مطلوب را تبیین و راهبرد حركت از وضعیت موجود به مطلوب را ارائه دهد. این الگو در بخش تحلیل وضعیت موجود یك الگوی توصیفی و در بخش ارائه وضعیت مطلوب و راهبردها یك الگوی هنجاری است.

الگوهای پیشرفت لااقل در یكی از این سه امر (تحلیل وضعیت موجود، تبیین وضعیت مطلوب، راهبردهای تغییر) با یكدیگر اختلاف دارند و یكی از مناشئ اصلی اختلاف نیز جهان‌بینی و ارزش‌های حاكم بر این الگوها است. اگر الگو مبتنی بر جهان‌بینی و اخلاق و حقوق اسلامی باشد می‌توان آن را به اسلامی‌ بودن متصف كرد.

بنابراین، الگوی اسلامی پیشرفت الگویی است مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلامی و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامی. این الگو ثابت و جهان‌شمول است و قابل تطبیق بر شرایط زمانی و مكانی گوناگون می‌باشد.
اتصاف الگوی اسلامی پیشرفت به ایرانی بودن به جهت تطبیق این الگو بر شرایط و ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران است. به همین جهت ممكن است این الگو برای سایر كشورهای اسلامی مناسب نباشد.

این بحث (وجه توصیف الگوی پیشرفت به اسلامی و ایرانی) با بحث ثابت و متغیر در شریعت اسلامی ارتباط وثیقی دارد. بینش‌ها و چارچوب‌های اخلاقی و حقوقی اسلامی جزو ثابتات است. با این وجود این ثابتات قابل تطبیق بر شرایط مختلف است.

نتیجه آنكه: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به مجموعه نظام‌مندی از مفاهیم، اصول موضوعه، قوانین و راهبردها اطلاق می‌شود كه در ساختاری منطقی و مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلام و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامی به تحلیل وضعیت موجود ایران و تبیین وضعیت مطلوب آن و ارائه راهبردها برای تغییر وضعیت موجود می‌پردازد.

اسلامی‌سازی علوم انسانی و تأسیس علوم انسانی اسلامی
در یك نگاه كلان و با رَد عقائد پوزیتیویست‌ها، علوم انسانی نیز سه وظیفه را بر عهده دارند:
1. تبیین وضعیت مطلوب
2. تحلیل وضعیت موجود
3. ارائه راهبرد تغییر



علوم انسانی در بخش اثباتی به وظیفه دوم و در بخش هنجاری یا دستوری به وظیفه اول و سوم می‌پردازند. علوم انسانی موجود این سه وظیفه را از طریق تئوری‌هایی انجام می‌دهند كه غالباً مبتنی بر جهان‌بینی و ارزش‌های غیراسلامی است.

اسلامی‌سازی علوم انسانی موجود به مفهوم تخلیه این تئوری‌ها از بینش‌ها و ارزش‌های غیراسلامی و وارد كردن بینش‌ها و ارزش‌های اسلامی در آنها است. به عبارت دیگر در اسلامی‌سازی این علوم روش‌ها، ابزارها و قالب‌های تئوری‌‌های مزبور حفظ می‌شود ولی محتوای آنها از مفاهیم و مبانی و احكام غیراسلامی پاكسازی شده و به دیل اسلامی جایگزین آن می‌گردد. مثال روشن این امر تئوری‌های بانكداری است كه با حذف قرض ربوی و بهره و ارائه جایگزین اسلامی، اسلامیزه می‌شود.

لازم به ذكر است تأسیس علوم انسانی اسلامی با اسلامی‌سازی علوم انسانی موجود متفاوت است. در تأسیس علوم انسانی اسلامی روش‌ها و ابزارها و قالب‌های تئوری‌های علوم انسانی موجود نیز اسلامی می‌شود. به عبارت دیگر در تأسیس علوم انسانی اسلامی به دنبال تولید علومی هستیم كه سه وظیفه فوق را مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلامی و در چارچوب اخلاق و حقوق اسلامی انجام می‌دهند و محصور در چهارچوب‌ها و روش‌ها و ابزارهای علوم انسانی موجود نمی‌شویم.

با وجود این اختلاف بین اسلامی‌سازی علوم انسانی موجود و تأسیس علوم انسانی اسلامی، به نظر می‌رسد در مرحله عملی اولی مقدمه تحقق دومی است و اسلامی‌سازی علوم انسانی موجود معبری برای دستیابی به توانایی علمی جهت تأسیس علوم انسانی اسلامی است.
در ادامه برای جلوگیری از تطویل عبارت‌ها اسلامی‌سازی را در مفهومی عام كه شامل تأسیس نیز می‌شود به كار می‌برم.

رابطه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با اسلامی‌سازی علوم انسانی
براساس آنچه گذشت، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت محصول اسلامی‌سازی علوم انسانی است و اسلامی‌سازی این علوم مقدمه لازم تدوین این الگو است. در حقیقت علوم انسانی روش‌ها و تئوری‌های لازم برای تحلیل وضعیت موجود و تبیین وضعیت مطلوب و ارائه راهبردها را فراهم می‌كنند. لذا هرچه در اسلامی‌سازی علوم انسانی بیشتر پیش‌ برویم می‌توانیم وجه اسلامیت الگوی پیشرفت را بیشتر تعمیق نماییم. البته منظور، همه علوم انسانی نیست بلكه رشته‌هایی از علوم انسانی موردنظر است كه با بحث پیشرفت در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و سایر ابعاد آن تناسب دارند.
از آنچه گذشت درمی‌یابیم كه راهبرد تدوین چنین الگویی با راهبرد اسلامی‌سازی علوم انسانی ارتباط وثیق دارد و این دو از یكدیگر قابل انفكاك نیستند.
از طریق تحقیقات بینِ رشته‌ای روشمند و هماهنگ به پرسش‌های اساسی فلسفه علم به صورت كلی و به صورت رشته‌ای جواب‌های یكسان و مكتب‌گونه خواهیم داد. پس از آن قادر خواهیم بود علوم انسانی اسلامی را براساس مبانی و ارزش‌های اسلامی تأسیس نماییم.

راهبردهای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
در ادامه با توجه به مطالب پیشین، سه راهبرد كوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت جهت تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همراه با اسلامی‌سازی علوم انسانی را پیشنهاد می‌كنم. این سه راهبرد در طول هم هستند و نتیجه هر راهبرد یك الگوی پیشرفت است؛ با این تفاوت كه وجه اسلامی الگویی كه حاصل راهبرد میان‌مدن است بیشتر و عمیق‌تر از الگوی منتج از راهبرد كوتاه مدت، و وجه اسلامیت الگوی حاصل از راهبرد بلندمدت بیشتر و عمیق‌تر از الگوی منتج از راهبرد میان‌مدت است.

راهبرد كوتاه مدت: تجمیع ذخایر علمی موجود
بیش از سی سال از انقلاب شكوهمند اسلامی ایران می‌گذرد. دراین مدت گرچه فعالیت برنامه‌ریزی شده و گسترده‌ای برای اسلامی‌سازی علوم انسانی توسط نظام انجام نشده ولی اقدامات شایسته‌ای توسط برخی مراجع و شخصیت‌های علمی حوزه در این جهت انجام شده است. برخی دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشی تأسیس شده‌اند كه بیش از دو دهه به آموزش و پژوهش در موضوعات علوم انسانی اسلامی پرداخته‌اند. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاه مفید، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، نمونه‌های بارز این حركت آگاهانه است.

حاصل این تلاش تربیت نیروهای دارای فضل حوزوی و تحصیلات دانشگاهی در علوم انسانی است كه توانایی پژوهش در جهت اسلامی‌سازی این علوم را دارند. همچنین در این مراكز، تحقیقات متعددی درباره فلسفه علوم انسانی و راه‌های اسلامی‌سازی علوم انسانی و موضوعات علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است. در دو دهه اخیر، تنها در رشته اقتصاد اسلامی در قم بیش از صد كتاب و بیش از 250 مقاله علمی در موضوعات نظام‌های مالی اسلامی، توسعه اسلامی، نظام اقتصادی اسلام، سیاست‌های اقتصادی با نگرش اسلامی، فقه ‌الاقتصاد، اقتصاد در قرآن و سنت، اقتصاد خُرد اسلامی، اقتصاد كلان با رویكرد اسلامی و فلسفه و روش‌شناسی اقتصاد اسلامی منتشر شده است. در سایر رشته‌های علوم انسانی نیز كمابیش چنین است.

در حال حاضر در حوزه علمیه 11 انجمن علمی در رشته‌های علوم انسانی فعالیت می‌كنند و بیش از ده انجمن نیز در حال تأسیس هستند. اعضای این انجمن‌ها تحصیل‌كرده حوزه و دانشگاه و محققینی هستند كه برخی از آنان دارای تألیفات شایسته در موضوع تخصص خود می‌باشند. در كوتاه‌مدت می‌توان از ذخایر علمی كه تا كنون در كشور فراهم گشته استفاده كرد و با تجمیع پژوهشگران و پژوهش‌های آنان درزمینه علوم انسانی اسلامی به اسلامی‌سازی علوم انسانی به مفهوم پیش گفته و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت. تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت براساس ظرفیت علمی موجود در كوتاه‌مدت، تنها اقدام عملی ممكن و لازم است. اما بسنده كردن به این الگو و عدم برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت برای دستیابی روشمند به الگوی كامل و خالص اسلامی ایرانی پیشرفت اشتباه است.



راهبرد میان‌مدت: تعریف و برگزاری دوره‌های دكترا و فوق‌دكترای پژوهشی
در راهبرد میان‌مدت برای تعمیق اسلامی‌سازی علوم انسانی موجود برنامه‌ریزی می‌شود. در این راهبرد پس از آسیب‌شناسی پژوهش‌های موجود و تشخیص موضوعاتی كه پژوهش در آنها ضعیف یا نادر است، به تعریف و برگزاری دوره‌های دكترا و فوق‌دكترای پژوهشی در آن موضوعات خواهیم پرداخت. بدین‌ترتیب به تدریج حجم پژوهش در موضوعات مزبور متراكم گشته و امكان تعمیق اسلامی‌سازی علوم انسانی از طریق بازسازی عمیق‌تر و گسترده‌تر تئوری‌های علوم‌انسانی موجود فراهم می‌شود.

براساس تئوری‌های بازسازی شده وضعیت مطلوب ترسیم گشته، وضعیت موجود تحلیل و راهبردهای تغییر پیشنهاد می‌گردند. بدین ترتیب به الگویی از پیشرفت دست می‌یابیم كه وجه اسلامیت آن قوی‌تر و عمیق‌تر است، گرچه كامل نیست. در فرآیند تحقق این راهبرد ادبیات علمی مرتبط با الگوی پیشرفت اسلامی غنی‌تر گشته، نیروهایی كه توانایی تولید نظریات و تئوری‌های خالص اسلامی و اجرای آنها را دارند، تربیت شده و زمینه‌های لازم برای ایجاد رشته‌های علوم انسانی اسلامی مرتبط با الگوی پیشرفت و نیز زمینه‌های لازم برای تدوین و اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منتج از این راهبرد، بیش از پیش فراهم می‌شود.

راهبرد بلندمدت: تشكیل گروه‌های پژوهشی فلسفه علوم انسانی اسلامی
در راهبرد بلندمدت برای تأسیس علوم انسانی‌ِ اسلامی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت براساس این علوم برنامه‌ریزی می‌شود. در این راهبرد با شناسایی محققان كلیدی در هر رشته به تشكیل گروه‌های پژوهشی در فلسفه علم مضاف به هر یك از رشته‌های علوم انسانی و در كنار آن تشكیل گروه پژوهشی فلسفه علم (كه مركب از برترین محققان هر رشته و برترین محققان فلسفه علم است) پرداخته و از طریق تحقیقات بینِ رشته‌ای روشمند و هماهنگ به پرسش‌های اساسی فلسفه علم به صورت كلی و به صورت رشته‌ای جواب‌های یكسان و مكتب‌گونه خواهیم داد. پس از آن قادر خواهیم بود علوم انسانی اسلامی را براساس مبانی و ارزش‌های اسلامی تأسیس نماییم.

بدین‌ترتیب در طول برنامه بلند‌مدت به تعمیق وجه اسلامی تئوری‌ها در علوم انسانی و به موازات آن تعمیق وجه اسلامیت الگوی ایرانی پیشرفت پرداخته و به تدریج به نتیجه مطلوب دست‌ می‌یابیم. افزون بر این نیروهای علمی و اجرایی لازم برای تحقق الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت تربیت می‌شوند.

در پایان، ذكر این نكته لازم است كه تدوین برنامه‌های كوتاه‌مدت و میان‌مدت و بلندمدت براساس این راهبردها و نیز اجرای آنها بدون مشاركت همه نیروهای نخبه علمی حوزوی و دانشگاهی به ویژه آنان كه صلاحیت‌های علمی حوزوی و دانشگاهی را درخود جمع نموده‌اند، امكان‌پذیرنیست. لذا لازم است نهادی متكفل این امر شود كه توانایی تجمیع همه ذخایر علمی مفید و تقسیم منطقی مسئولیت‌ها را داشته باشد.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله خامنه‌ای

www.khamenei.ir

 
عقيده بهائيت در مورد خاتميت PDF

قرآن مي فرمايد: «ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبييّن»(1) محمد پدر هيچيک از شما نيست، بلکه وي رسول خدا و خاتم پيامبران است.» بهائيان معتقدند:که اين آيه دلالت بر خاتميت پيامبر ندارد، چون واژه خاتم به معني انگشتري نيز آمده است و شايد در اين آيه نيز همين معني (انگشتري) منظور باشد. پاسخ اين است که خاتم به معناي وسيله ختم کردن و پايان دادن است.(2) و انگشتري هم از اين جهت خاتم ناميده شده که بوسيله آن، نامه و مانند آن را ختم و مهر مي کرده اند. در عصر نزول اسلام، مهر افراد، نگين انگشتر آنان بوده که با آن نامه ها را مهر مي کردند به نشانه اينکه پيام به پايان رسيده است. با توجه به اين نکته، مفاد آيه فوق اين است که با آمدن پيامبر اسلام، طومار نبوت و پيامبري مهر پايان خورده و پرونده نبوت بسته شده است.

ادامه مطلب...
 
علم در عصر انتظار( گفتگو با استاد سید محمد مهدی میرباقری) PDF
• با توجه به اين كه شايد بزرگ‏ترين و مؤثرترين عامل در تمدن‏ها علوم باشد و اكنون سير علم و تكنولوژى تمدن غرب است كه پيش‏گام بسط تمدن در غرب به شمار مى‏رود، به نظر شما رابطه تمدن الهى كه به دست امام گسترش مى‏يابد با علم چگونه است؟ همچنين حديثى را كه مى‏فرمايد: 25 درجه از 27 درجه علم، در زمان امام عليه‏السلام به بشر عرضه مى‏شود، توضيح دهيد؟
ميرباقرى: در اين كه علم، طريق تحقق تمدن ماست، ترديدى نيست. بنابراين، تمدن حضرت باعلومى كه در آن زمان بسط و گسترش پيدا مى‏كند، ارتباط دارد و حتماً يك تمدن آرمانى و يك نظام اطلاعاتى و علمى و به تعبير ديگر، يك فرهنگ آرمانى هم خواهد داشت؛ اما سؤال اين است كه چه نسبتى بين آن علوم و اين علوم هست و آيا معنى گسترش علوم اين است كه همين علومى كه در دنياى معاصر و جود دارد و ابزارى براى دست‏يابى به ساز و كارهاى تمدن است، در آن دوره نيز به كار خواهد گرفته شد؟ در اين زمينه، دو نگاه وجود دارد؛ يك نگاه معتقد است كه علوم كنونى، علوم حقّى است و كارآمدى‏هايى كه در اختيار بشر مى‏گذارد، كارآمدى‏هاى مثبتى است؛ هر چند كه بعضى از اين اقتدار، سوءاستفاده كرده‏اند و در بعضى از موارد، استفاده‏هاى ضد اخلاقى از علم كرده‏اند؛ ولى در ذات علم، ارتباط با آرمان اخلاقى خاصى وجود ندارد؛ بلكه كارآمدى و اقتدارى در اختيار بشر قرار مى‏دهد كه مى‏تواند در اختيار ارزش‏هاى آرمانى انبيا قرار بگيرد. بنابراين، اين علوم، يك گام به سمت جامعه مهدوى است؛ يعنى بشر به نقطه‏اى از اقتدار مى‏رسد كه مى‏تواند بر پايه اين اقتدار، جامعه جهانى موعود را بنا نهد. در جامعه جهانى، آن چه ما بدان احتياج داريم، سرعت ارتباط، دقت و انضباط ارتباط و اقتدارى است كه بتوان بر اساس آن، يك نظام جهانى هماهنگ را استوار كرد و اينها، ره‏آورد همين علومى هستند كه به ويژه پس از رنسانس توليد شده است؛ گرچه كاربردهاى غلط هم داشته‏اند كه ما بايد جلوى آن كاربردهاى غلط را بگيريم.
ادامه مطلب...
 
كودك و معجزات PDF

كامل مدني شرفياب حضور حضرت عسكري مي شود و در دل مي گويد بايستي از حضرتش بپرسم چه معرفتي و چه گفتاري موجب دخول بهشت مي گردد. در كنار دري مي نشيند كه پرده اي بر آن آويخته بوده . در اين هنگام ، بادي وزيدن مي گيرد و پرده را بالا مي زند. چشم كامل به كودكي چهار ساله مي افتد كه چهره اش مانند ماه مي درخشد. كودك ، كامل را به نام مي خواند. لرزه سراپايش را فرا مي گيرد و مي گويد
لبيك يا سيدي . سپس كودك مي فرمايد
نزد ولي خدا و حجت حق و باب الله آمدي كه بپرسي
آيا به جز كسي كه معرفتش مانند معرفت تو و گفتارش مانند گفتار تو باشد، به بهشت مي رود؟. كامل مي گويد
آري يا سيدي ، بهشتيان كيانند؟ فرمود
مردمي كه در اثر دوستي علي به حق او سوگند مي خورند؛ هر چند فضيلت و برتري علي را نمي دانند. سپس خاموش ‍ شد.

 

ادامه مطلب...