چهارشنبه, 10 مهر 1404
You are here:

انتخاب قالب

اطلاعات سایت

اعضا : 5709
محتوا : 302
بازدیدهای محتوا : 1276742

اوقات شرعی



جستجو

Loading
حكومت علوي، الگوي حكومت مهدوي 2 PDF

 

اشاره: شايد در اذهان بسياري از مردم اين پرسش مطرح باشد كه امام مهدي، عليه‏السلام، چگونه حكومت‏خواهد كرد و نظام سياسي - اداري كه او برپا مي‏كند چه ويژگيهايي خواهد داشت؟
ادامه مطلب...
 
نواب اربعه PDF
در زمان غيبت صغري، چهارتن از بزرگان شيعه وكيل و سفير نايب خاص امام زمان عليه السلام بودند كه خدمت آن حضرت مي رسيدند و وكالتشان به خصوص مورد تأييد بود، و پاسخ هاي امام در حاشيه نامه هاي سؤالي، توسط آنان بدست مردم مي رسيد. البته غير از اين چهار نفر، وكلاي ديگري هم از طرف امام عليه السلام در بلاد مختلف بودند كه يا بوسيله همين چهار نفر امور مردم را به عرض امام زمان عليه السلام مي رساندند و از سوي امام در مورد آنان توقيع هايي صادر شده بود، و يا به گفته مرحوم آيت الله سيد محسن امين، سفارت اين چهار نفر سفارت مطلق و عام بوده ولي ديگران در موارد خاصي سفارت داشتند، از قبيل «ابوالحسين محمد بن جعفر اسدي» و «احمد بن اسحاق اشعري» و «ابراهيم بن محمد همداني» و «احمد بن حمزة بن اليسع»
نواب اربعه به ترتيب عبارتند از:
ـ جناب ابو عمرو عثمان بن سعيد عمري (به فتح عين و سكون ميم(
ـ جناب ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عمري.
ـ جناب ابوالقاسم حسين بن روح نو بختي.
ـ جناب ابوالحسن علي بن محمد سمري (بفتح سين و ميم(
بهر صورت با پايان گرفتن دوران «غيبت صغري» دوران «غيبت كبري» آغاز شد و هنوز ادامه دارد; در زمان غيبت صغري مردمي مي توانستند پاسخ مسائل خود رااز امام توسط نواب خاص دريافت دارند، ولي در اين زمان اين كار ممكن نيست، و مردم بايد مسائل خود را به نواب عام آن بزرگوار عرضه كنند و پاسخ مسائل رااز آنان بگيرند، زيرا نظر آنان به حكم تخصصي كه دارند و نيز به حكم رواياتي كه وارد شده حجت است.
«مرحوم كشي» مي نويسد توقيعي از ناحيه امام(ع) صادر شد كه در آن فرموده اند: عذر و بهانه اي براي هيچيك از دوستان ما در تشكيك نسبت به آنچه ثقات ما از ما نقل مي كنند نيست، دانستند كه ما سر خود را به آنها واگذار كرديم و به آنان داديم.
و نيز «شيخ طوسي» و «مرحوم شيخ صدوق» و «شيخ طبرسي» از اسحاق بن عمار نقل كرده اند كه گفت: مولاي ما حضرت مهدي عليه السلام (در مورد وظيفه شيعه در زمان غيبت) فرموده است: «و اما الحوادثُ الواقعةُ فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجةُ الله عليكم»
در حوادث و پيشامدهايي كه واقع مي شود به روايت كنندگان حديث ما رجوع كنيد كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان مي باشم.
مرحوم طبرسي نيز در كتاب «احتياج» از امام صادق (عليه السلام) نقل كرده است كه ضمن حديثي فرموده اند: «و اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفاً لهواه مطيعاً لامر مولاه فللعوام ان يقلدوهُ»
هر يك از فقهاء كه مراقب نفسش و نگهبان دينش، و مخالف هوي و هوسش، و مطيع فرمان مولايش (يعني ائمه (عليه السلام)) باشد بر عوام لازم است كه از او تقليد كنند.
بدين ترتيب امور مسلمين در زمان غيبت كبري به دست ولي فقيه قرار گرفت كه با نظر او بايد انجام و جريان يابد، گرچه منصب فتوي و قضاوت و حكم براي فقهاء از پيش توسط ائمه معصومين جعل شده بود ولي رسميت مرجعيت و زعامت فقهاء اسلام از اين تاريخ پديد آمد و تا ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت
 
سرویس پیامک رایگان PDF

پیامک مهدوی

 
علم در عصر انتظار( گفتگو با استاد سید محمد مهدی میرباقری) PDF
• با توجه به اين كه شايد بزرگ‏ترين و مؤثرترين عامل در تمدن‏ها علوم باشد و اكنون سير علم و تكنولوژى تمدن غرب است كه پيش‏گام بسط تمدن در غرب به شمار مى‏رود، به نظر شما رابطه تمدن الهى كه به دست امام گسترش مى‏يابد با علم چگونه است؟ همچنين حديثى را كه مى‏فرمايد: 25 درجه از 27 درجه علم، در زمان امام عليه‏السلام به بشر عرضه مى‏شود، توضيح دهيد؟
ميرباقرى: در اين كه علم، طريق تحقق تمدن ماست، ترديدى نيست. بنابراين، تمدن حضرت باعلومى كه در آن زمان بسط و گسترش پيدا مى‏كند، ارتباط دارد و حتماً يك تمدن آرمانى و يك نظام اطلاعاتى و علمى و به تعبير ديگر، يك فرهنگ آرمانى هم خواهد داشت؛ اما سؤال اين است كه چه نسبتى بين آن علوم و اين علوم هست و آيا معنى گسترش علوم اين است كه همين علومى كه در دنياى معاصر و جود دارد و ابزارى براى دست‏يابى به ساز و كارهاى تمدن است، در آن دوره نيز به كار خواهد گرفته شد؟ در اين زمينه، دو نگاه وجود دارد؛ يك نگاه معتقد است كه علوم كنونى، علوم حقّى است و كارآمدى‏هايى كه در اختيار بشر مى‏گذارد، كارآمدى‏هاى مثبتى است؛ هر چند كه بعضى از اين اقتدار، سوءاستفاده كرده‏اند و در بعضى از موارد، استفاده‏هاى ضد اخلاقى از علم كرده‏اند؛ ولى در ذات علم، ارتباط با آرمان اخلاقى خاصى وجود ندارد؛ بلكه كارآمدى و اقتدارى در اختيار بشر قرار مى‏دهد كه مى‏تواند در اختيار ارزش‏هاى آرمانى انبيا قرار بگيرد. بنابراين، اين علوم، يك گام به سمت جامعه مهدوى است؛ يعنى بشر به نقطه‏اى از اقتدار مى‏رسد كه مى‏تواند بر پايه اين اقتدار، جامعه جهانى موعود را بنا نهد. در جامعه جهانى، آن چه ما بدان احتياج داريم، سرعت ارتباط، دقت و انضباط ارتباط و اقتدارى است كه بتوان بر اساس آن، يك نظام جهانى هماهنگ را استوار كرد و اينها، ره‏آورد همين علومى هستند كه به ويژه پس از رنسانس توليد شده است؛ گرچه كاربردهاى غلط هم داشته‏اند كه ما بايد جلوى آن كاربردهاى غلط را بگيريم.
ادامه مطلب...